هدهد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، پوپ، بدبدک، پوپو، بوبک، پوپش، پوپؤک، مرغ سلیمان، شانه به سر، شانه سرک، پوپک، بوبویه، شانه سر، کوکله، بوبه
هُدهُد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پَر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، پوپ، بَدبَدَک، پوپو، بوبَک، پوپَش، پوپُؤَک، مُرغِ سُلِیمان، شانِه بِه سَر، شانِه سَرَک، پوپَک، بوبویِه، شانِه سَر، کوکَلِه، بوبِه
مرکّب از: بی + وضو = وضوء، که وضو ندارد. که فاقد طهارت است: شبی همچو روز قیامت دراز مغان گرد من بی وضو در نماز. سعدی. که دانند در بند حق نیستی اگر بی وضو در نماز ایستی. سعدی. حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست احرام طوف کعبۀ دل بی وضو ببست. حافظ. رجوع به وضو شود
مُرَکَّب اَز: بی + وضو = وضوء، که وضو ندارد. که فاقد طهارت است: شبی همچو روز قیامت دراز مغان گرد من بی وضو در نماز. سعدی. که دانند در بند حق نیستی اگر بی وضو در نماز ایستی. سعدی. حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست احرام طوف کعبۀ دل بی وضو ببست. حافظ. رجوع به وضو شود
شانه سر و هدهدو آنرا مرغ سلیمان هم گفته اند، (برهان)، هدهد، (اوبهی) (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی)، بوبک: فرق سر او باد به ده شاخ چو بوبو، سراج الدین قمری، رجوع به پوپک شود
شانه سر و هدهدو آنرا مرغ سلیمان هم گفته اند، (برهان)، هدهد، (اوبهی) (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی)، بوبک: فرق سر او باد به ده شاخ چو بوبو، سراج الدین قمری، رجوع به پوپک شود
نزاع ستیزه: این شاخ و شانه کشیدنها که از یک مشاجره و یکی بدوی ساده و معمولی خیلی پا فراتر نهاده بود... . یا یکی بدو کردن، مشاجره لفظی گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد. معمولا در مقامی که شخص انتظار شنیدن جواب از طرف گفتگو ندارد
نزاع ستیزه: این شاخ و شانه کشیدنها که از یک مشاجره و یکی بدوی ساده و معمولی خیلی پا فراتر نهاده بود... . یا یکی بدو کردن، مشاجره لفظی گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد. معمولا در مقامی که شخص انتظار شنیدن جواب از طرف گفتگو ندارد